عدالت adalet

عدالت adalet

ملی‌گرایی، ملت‌باوری یا ناسیونالیسم

ملی‌گرایی، ملت‌باوری یا ناسیونالیسم

ملی‌گرایی،ملت‌باوری یا ناسیونالیسم (به انگليسي: Nationalism نوعی آگاهی جمعی است، یعنی آگاهی به تعلق به ملت که آنرا «آگاهی ملی» می‌خوانند. آگاهی ملی، اغلب پدیدآورنده حس وفاداری، شور، و دلبستگی افراد به عناصر تشکیل‌دهنده ملت (نژاد، زبان، سنت‌ها و عادت‌ها، ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، و به طور کلی فرهنگ) است و گاه موجب بزرگداشت مبالغه‌آمیز از آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملی دیگر ملت‌های می‌شود.

به صورت کلی به جریان اجتماعی‌- سیاسی راست گرايي گفته می‌شود که می‌کوشد با نفوذ در ارکان سیاسی کشور در راه اعتلا و ارتقای اساسی باورها، آرمان‌ها، تاریخ، هویت، حقوق و منافع ملت گام بردارد. این جریان با محور قرار دادن منافع ملت به عنوان نقطهٔ گردش تمامی سیاست‌های خارجی و داخلی، باعث جهش‌های تکاملی و سرعت بخشیدن به حرکت روبرشد ملل در رسیدن به تمدن جهانی می‌شود.

ناسیونالیسم، در تضاد با باور نوینی است که جهان ميهني (انتر ناسوناليسم) نام دارد و طرفدار یکی شدن همهٔ مرزها و از میان رفتن مفهوم امروز « کشور » است. ناسیونالیسم با ارائه و بنیان مفاهیمی مانند « عشق به میهن » و یا « ملت‌پرستی » به جنگ با باورهای انترناسیونالیستی رفته و می‌کوشد کاستی‌های پدید آمده از کارشکنی‌های سیستم‌ها و اشخاص « جهان‌میهن » را برطرف سازد.

ناسیونالیسم در سیاست معمولاً به‌ عنوان یک زیرمجموعه برای دیگر باورهای همسو شناخته می‌شود و قابلیت ارتجاع به « راست و چپ» را داراست. (برای نمونه ناسیونال‌سوسیالیسم، یا ناسیونال‌دموکراسی) ناسیونالیسم شالوده‌ای برای خواست با هم زیستن واحدهای سیاسی و قومی است و متضمن این اندیشه ‌است که فرمانروایان و شهروندان بهره مند از همزیستی در این واحد سیاسی فرضی متعلق به یک تبار قومی (Ethnos) هستند. احساسات ملی ریشه در اندیشه ساخت جامعه‌ای با هویت زبانی، مذهبی، و روانشناختی مبتنی بر تصور خویشاوندی کهن اعضای یک گروه قومی فرضی است. تصور ذهنی این جامعه از واقعیتهای تاریخی آن نیز اهمیت بیشتری دارد. از اینرو گروهی از پژوهشگران به پیروی از ماکس وبر ملت را « بزرگترین گروهبندی مردم معتقد به دارای نیای مشترک » تعریف کرده‌اند. ملتها بر اساس گستره سرزمینی نیز تعریف شده‌اند. در انسان‌شناسی بررسی هویت قومی مردم نه تنها به فرهنگ بلکه به محیط فیزیکی پدید آورنده آن فرهنگ در طی قرنها یا حتی هزاران سال پیش توجه می‌شود. منتسکیو اصل جغرافیا را برای تعریف خود از فرهنگ مورد استفاده قرار می‌داد. شرایط ژئوفیزیکی و اقلیم به شدت بر راه و روش معیشت مردمان و راه و رسم زندگانی شان تاثیر گذار بوده‌اند. این عوامل حتی در فلکلور و روانشناسی مردم نیز موثر بوده‌اند.

علت رواج ملی‌گرایی

مهم‌ترین عامل رشد ملی گرایی ایجاد یک آرمان و هویت برای ملل بود. انسان بدون آرمان نمی تواند زندگی کند. در قرون وسطی آرمان مسیحیت در اروپا رواج داشت. با تضعیف کلیسا عملاً چیزی وجود نداشت که موجب رستاخیز مردم شود و آنان را در برابر دشمنان متحد گرداند. عامل دیگر دادن انگیزه به سربازان و تقویت روحیهٔ آنان برای فداکاری در راه میهن بود. دیگر این که ناسیونالیسم کمک شایانی به بهبود اقتصاد هر کشور می کرد. وقتی مردم یک کشور تنها کالای ملی بخرند در نهایت سود آن به همهٔ جامعه می رسد.

پرچم‌داران ملی‌گرایی

روسو و مونتسكيو از نخستین پیامبران شبه مذهب ناسیونالیسم بودند. ناپلئون رشد این ایده را سرعت بخشید تا آن جا که ناسیونالیسم حتی از دموكراسي و آزادي خواهی هم زودتر در مشرق زمین توسعه یافت. قرن ۱۹ را باید عصر طلایی ملی گرایی نامید زیرا جفرسون و پين ناسیونالیسم آمریکایی را پایه گذاری کردند. در انگلیس بنتام و گلادستون ناسیونالیسم انگلیسی را به اوج رساندند. در ایتالیا گاريبالدي و مزيني که از بزرگ‌ترین تئوریسین‌های مکتب ناسیونالیسم بودند قد علم کردند. ويكتور هوگو در فرانسه و بيسمارك در آلمان از پرچمداران به نام ملی گرایی بودند.

ملی‌گرایی در خاورمیانه

در کشورهای اسلامی ملی گرایی در قرن ۱۹ ظهور کرد. تركيه و مصر پیشتاز بودند. ناپلئون شخصاً مؤسسه‌ای با نام بنياد مصر بنیاد کرد که هدفش تقویت مصري گرايي بود. در همین راستا باستان شناسانی مانند كلو، سريزي، لينان و روسه به مصر اعزام شدند. سيلوستر دوساسي و برخی دیگر از پژوهشگران فرانسوی نیز دربارهٔ عظمت تمدن فراعنه کتاب ‌ها نوشتند.

در پی این دسته‌ای از روشنفکران به وجود آمد که به پرچم ‌داری قوم گرایی مصری تأکید داشتند. رفافه طهطاوي (۱۸۷۳-۱۸۰۱) ناسیونالیسم مصری را مطرح کرد. پیشتاز دیگر در ناسیونالیسم مصری يعقوب يصنوع بود. طه حسين و لطفي السيد از رهبران حزب وفد نیز در سیاست مصر نفوذ فراوان یافتند. نحاس پاشا و بسیاری دیگر از سیاست مداران مصری ملی‌گرا بودند.

ترکیه از کشور‌هایی است که از ملی گرایی متأثر شد. برنارد لوييس معترف است که سه نفر الهام بخش ناسیونالیسم ترک بودند. آرترلملي داويد (۱۸۱۱-۱۸۳۲) با کتابی به نام « بررسي هاي مقدماتي » که پیرامون برتری نژاد ترک بر عرب و سایر ملل شرقی نوشته شده بود؛ شدیداَ احساسات ناسیونالیستی ترک‌ها را شعله ور ساخت. داويد لئون كهن در سال ۱۸۹۹ کتابی به نام « ديباچه اي بر تاريخ آسيا » منتشر کرد و در ملی گرایی ترک سهم به سزایی داشت.

ولی کسی بیش از دیگران در ایجاد ناسیونالیسم ترک و عرب نقش داشت آرمينيوس وامبري (۱۹۱۸-۱۸۳۲) بود که دربارهٔ احیای ملت ترک کتاب‌های بسیاری منتشر کرد.

در نتیجه نهضت ناسیونالیستی « ترکان جوان » ایجاد گردید که به توران بزرگ و اعتقاد به برتری نژادی ترک معتقد بودند و انقلاب ۱۹۰۸ و عزل سلطان عبدالحميد را باعث گردیدند. همین‌ها بودند که با حس جاه طلبی عثماني را به ورطهٔ فتنهٔ جنگ جهاني اول کشانیدند و تیر خلاص را بر امپراتوری پوسیدهٔ عثمانی وارد ساختند.

پس از مصر، لبنان و سوریه پیشتاز عربی گری بودند. پایگاه عمده پان عربيسم مسیحیان عرب بودند.

یکی از بارزترین نمونه‌ها نجيب عازوري است که در سال ۱۹۰۴ کتابی به نام « بيداري ملت عرب » منتشر کرد. وی در پاریس ماهنامه‌ای به نام  استقلال عرب منتشر می‌ساخت که با همکاری اروژن يونگ صورت می‌گرفت. یونگ در کتابی با نام « قيام عرب »، قوم گرایی عرب را مورد ستایش قرار داد.

غیر از عازوري مسیحیانی مانند پطرسبستاني، ناصف اليزحي، ابراهيم اليزحي، نوفل نوفل، سليم نوفل، ميخائيل شمحاده، سمعان كلهون، جرجيس فياض، رسلان و مشيقه وابستگان استعمار بودند تلاشی گسترده در احیای ملی گرایی عربی داشتند. سرانجام شريف حسين قیام ملی عربی را آغاز کرد  و امپراتوري عثماني تجزیه شد.

با قلم

محرم سعيدي


https://get.cryptobrowser.site/2738817
نویسنده: atila ׀ تاریخ: دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

درباره وبلاگ

Welcome to the blog of justice


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , adalet.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM